کنج دل

عشق اول آفریدی، عاشق اول شدی

عشق اول آفریدی، عاشق اول شدی

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

من درون خود غمی دارم، نمیدانم چرا

اشک و آه و ماتمی دارم، نمیدانم چرا


در دیار دل که روزی خانه ای آباد بود

شهر ویران چون بمی دارم، نمیدانم چرا


فکر و ذکر و روح و جانم به خدا نزدیک نیست

شاید ایمان کمی دارم، نمیدانم چرا


لحظه های زندگی را یک به یک پس میزنم

در خیالم عالمی دارم، نمیدانم چرا


گنگ و تنها مانده ام در ازدحام پوچ ها

آرزوی همدمی دارم، نمیدانم چرا


با غریبان سرّ دل ناگفته ماند بی گمان

آشنای محرمی دارم؟ نمیدانم! چرا...؟


"َُSAR"



پ.ن: خدا میدونه که تو دلم چیه ... میدونه میپرم از رو پرچینش ... میدونم میگیره دستمو یه روز و میکشه پرده از رو تصویرش

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۳:۵۰
sar baha